
به گزارش «راهبرد معاصر»؛ اظهارات اخیر یوسف رجی، وزیر امور خارجه لبنان مبنی بر لزوم مذاکرات غرب با ایران نه تنها بر سر برنامه هستهای و موشکی، بلکه پیرامون «گروههای منطقهای وابسته به ایران» و آن هم به درخواست غرب، چرخشی نابخردانه و البته پرهزینه در سیاست خارجی لبنان محسوب میشود.
ادبیات رجی در بروکسل ننگ آشکاری برای حاکمیت ملی لبنان و مردم مقاوم است
رجی عملاً آدرس همان راهبرد «مهار چندجانبه و همهجانبه ایران» را بدون هیچگونه ملاحظه دیپلماتیک و با لفاظی عریان مطرح کرده است. این موضعگیری، به ویژه از سوی وزیر امور خارجه کشوری که همواره تحت فشار و تهدید رژیم صهیونیستی قرار دارد، نه تنها غیرقابل دفاع، بلکه مایه تأسف است.
نکته اول در خصوص اظهارات و مواضع وقیحانه یوسف رجی اینکه اساساً، موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران بر مذاکره نکردن درباره توانمندیهای دفاعی خود، ازجمله برنامه موشکی و نقش منطقهایاش استوار است. بنابراین، اصرار رجی بر طرح این محورها، تلاشی بیهوده و در راستای هماهنگی با دستور کار غرب برای محدودسازی کامل ایران است.
این موضع نه تنها کمکی به دولت لبنان نمیکند، بلکه کمترین سنخیتی با واقعیات گذشته و جاری در حوزه روابط بین الملل و معادلات منطقه غرب آسیا ندارد.
نکته دوم، شاید مهمترین نکته، فراموشی جایگاه ملی رجی است. وزیر امور خارجه کشوری که خاکش روزانه در معرض نقض آتشبس از سوی رژیم صهیونیستی قرار دارد، نباید ادبیاتی مشابه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و اسموتریچ به کار گیرد.
ادبیات رجی در بروکسل، جایی که وی آدرس مهار کشوری را میدهد که بهطور تاریخی و عملی در مقابل رژیم صهیونیستی ایستاده است، ننگ آشکاری برای حاکمیت ملی لبنان و مردم مقاومی است که هزینههای سنگین ایستادگی را پرداختهاند.
یک وزیر امور خارجه باید حافظ منافع ملی و حاکمیت کشورش باشد، نه اینکه در مقام مبلغ، خواستار اعمال فشار بینالمللی بر حامی اصلی خود در برابر رژیم صهیونیستی شود.
نکته سوم، ادعای رجی مبنی بر نارضایتی رئیسجمهور، ژوزف عون (در صورت فرض قدمت موضعگیری به دوران ریاست جمهوری پیشین، یا رئیس جمهور فعلی در صورت اشتباه در نامبردن و منظور دولت مستقر) و نخستوزیر، نواف سلام از مواضع خود، به شدت غیرقابل قبول و دور از ذهن است.
در شرایط عادی، چنین موضعگیری وقیحانه و در تضاد با منافع ملی، طبیعیترین واکنش را در پی خواهد داشت و آن هم برکناری فوری فرد خاطی از قدرت است، نه سکوت معنادار. این سکوت، یا تأیید ضمنی است یا نشاندهنده عمق شکاف در سطوح عالی مدیریتی لبنان که اجازه میدهد یک مقام ارشد، سیاست خارجی کشور را در جهت مخالف با خطوط اصلی دولت پیش ببرد.
در نهایت، این اظهارات نه تنها کمکی به گشایش اقتصادی یا سیاسی لبنان نمیکند، بلکه بیش از پیش این کشور را در میان بازیهای ژئوپلیتیکی منطقهای و بینالمللی قربانی میکند. رجی قاعدتاً باید درک کند که حفظ استقلال سیاسی لبنان در گرو موضعگیری قاطع در برابر فشارهاست، نه تسلیم شدن در برابر خواستههایی که مستقیماً امنیت و بقای منطقه را تهدید میکند.
با این حال وزیر امور خارجه لبنان نشان داده است که بازی در زمین تل آویو و واشنگتن را فعلاً بر هر گزاره دیگری ترجیح می دهد. آیا وی واقعاً وزیر امور خارجه لبنان است؟!